زمانی که نتوانیم میان انسان و ماشین تفاوت قائل شویم چه خواهد شد؟
تاریخ انتشار: ۶ فروردین ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۳۹۵۷۱۶
فرارو- آوی لوب؛ رئیس پروژه گالیله و مدیر موسس ابتکار عمل سیاه چاله دانشگاه هاروارد و مدیر موسسه تئوری و محاسبات در مرکز اخترفیزیک هاروارد -اسمیتسونین و رئیس سابق بخش نجوم در دانشگاه هاروارد میباشد. او عضو سابق شورای مشاوران رئیس جمهور امریکا و رئیس سابق هیئت فیزیک و نجوم آکادمیهای ملی بوده است. پروفسور لوب نویسنده کتاب "فراز زمینی: اولین نشانه حیات هوشمند فراتر از زمین" است که از پرفروشترین کتابها بوده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش فرارو، معنای انسان بودن اغلب با ویژگیهای متافیزیکی مانند "آگاه بودن"، داشتن "روح" و اعمال "اراده آزاد" همراه است. با این وجود، اگر یک سیستم هوش مصنوعی مانند نسخه بهبود یافته چت جی پی تی (Chat GPT) دارای ویژگیهای مشابهی در بازی تقلید "آلن تورینگ" ریاضیدان باشد آن گاه چیز جدیدی در مورد واقعیت خواهیم آموخت.
بدون فرصت گفتگو برای تمایز انسان از ماشین آشکار خواهد شد که کیفیتهای متافیزیکی پدیدههای نوظهوری هستند، زیرا ساختار پیچیده سیلیکون در رایانه میتواند ساختار پیچیدهای از مولکولهای آلی در مغز انسان را تقلید کند.
به عبارت دیگر، در آن صورت هیچ تفاوت اساسیای بین تعاملات "من – تو" و "من – آن" که یک قرن پیش توسط "مارتین بوبر" فیلسوف تعریف شده بود وجود نخواهد داشت. در آن صورت هر دو معادل تعاملات "من – هوش مصنوعی" و "هوش مصنوعی – هوش مصنوعی" خواهند بود، زیرا هوش مصنوعی صرفا از دنیای مادی ساخته شده است.
این بدان معناست که وقتی بدن ما میمیرد کل هویت ما میمیرد. به عبارت دیگر، مرگ مانند جدا کردن یک سیستم هوش مصنوعی از منبع تغذیه آن است. با این وجود، یک خبر خوب نیز وجود دارد. اگر یک سیستم هوش مصنوعی برای تقلید از ذهن ما ساخته شده باشد میتواند پس از مرگ مان به تعامل با عزیزان مان ادامه دهد. اگر پیشرفتهای آینده در زیست شناسی این امکان را فراهم سازد که بدن مان را ترمیم کنیم تا از پوسیدگی جلوگیری شود ما میتوانیم برای همیشه زندگی کنیم. اگر بتوانیم بدن خود را در دنیای واقعی که در حین زندگی ما را احاطه کرده است زنده کنیم چرا رویای بقای "روح" خود را در دنیای بعدی داشته باشیم؟
این درک هشیارانه در مورد مادی گرایی یک مزیت اضافی در آموزش فروتنی به ما دارد. به ارث بردن بدن مان از والدین مانند گرفتن خودرو از یک نمایندگی است. ما صرفا میتوانیم به نحوه استفاده از آن افتخار کنیم و نه به تواناییهای آن خودرو. هیچ مبنایی برای افتخار کردن به آی کیو یا ضریب هوشی مان وجود ندارد همان گونه که افتخار کردن به تعداد دور در دقیقهای که موتور خودروی خریداری شده مان نشان میدهد امری منطقی نیست.
تنها قضاوت ارزشی باید بر اساس این باشد که آیا انسانها تواناییهای خود را برای ترویج خیر یا شر به کار میگیرند؟ مشابه این که آیا افراد انرژی هستهای را برای منافع یا سرنوشت جامعه مهار میکنند؟
با در نظر گرفتن مرگ قریب الوقوع مان وجود ما شکلی گذرا از ماده است. با این وجود، اگر اصول راهنمای مان حفظ شود میتواند مهم باشد.
ارزش آن را دارد که بررسیهای علمی در این راستا صورت گیرند: اگر بشریت به جای صرف ۲ تریلیون دلار در سال برای هزینههای نظامی هزینه برای کاوش در فضا را انتخاب میکرد طول عمر بهتری داشتیم. همین بودجه به ما این امکان را میدهد که ظرف مدت کمتر از یک قرن به هر ستاره در کهکشان راه شیری یک کاوشگر بفرستیم که افزایشی یک میلیاردی در مقایسه با نرخ فعلی که با ارسال پنج کاوشگر بین ستارهای در طول پنج دهه از وویجر ۱ و ۲ گرفته تا پایونیر ۱۰ و ۱۱ و نیوهورایزنز نشان داده شده است.
اکثر ستارگان خورشید مانند میلیاردها سال پیش از خورشید شکل گرفته اند یک تاخیر زمانی بسیار بیشتر از زمانی که موشکهای شیمیایی برای عبور از دیسک راه شیری نیاز دارند. اگر تنها یکی از دهها میلیارد منظومه زمین - خورشید در کهکشان راه شیری باعث ایجاد یک تمدن فناوری صلح آمیز فضاپیمایی شود و اگر آن تمدن کاوشگرهایی را با هزینه سالانه ۲ تریلیون دلار به مدت یک میلیون سال به فضا پرتاب کند در آن صورت ۱۰۰۰۰ شئی از این تمدن دیدنی در منظومه شمسی وجود خواهد داشت.
دستگاههای کاربردی "بقای شایستهترین ها" را در فرآیند انتخاب داروینی بین ستارهای دنبال میکنند که ممکن است همان گونه که ریاضیدانانی، چون "جان فون نویمان" و "فریمن دایسون" پیش بینی کرده اند خود همانند سازی تکنولوژیکی باشد.
ماشینهای صلحجو احتمالا با مدت زمانی طولانیتر زنده میمانند، زیرا در مقایسه با انواع تهاجمی اغلب توسط درگیریهای فیزیکی آسیب نمیبینند. پیشرفت علمی آن را از زنجیره نفس انسانی رها خواهد ساخت که ترجیح میدهد وجود موجودات ذی شعور فرازمینی را ادعایی خارق العاده فرض کند.
دستگاههای بینستارهای کاربردی ممکن است حاوی مغزهای هوش مصنوعی باشند که فرستندههای خود را بازتاب میدهند. این سیستمهای هوش مصنوعی در تمثیل افلاطون از غار که در حدود ۳۸۰ قبل از میلاد مسیح در جمهوری نوشته شده است قرار میگیرند.
در این گفتگوی باستانی بین سقراط و برادر افلاطون آن فیلسوف یونانی گروهی از مردم را توصیف میکند که در طول زندگی خود به دیوار غار بسته شده اند مشابه روشی که ما توسط گرانش در سطح زمین محدود شده ایم. زندانیان سایههایی را تماشا میکنند که بر روی دیوار خالی از اشیا دیده میشوند. آنان هیچ گاه پشت سرشان را نگاه نکردند و پشت شان آتشی روشن است و در جلوی آتش مجسمههایی قرار دارند که هنگامی که حرکت میکنند سایه ٔشان بر دیوار رو به رو میافتد. این استعاره برای اوموآموا نخستین جرم میان ستارهای شناخته شدهای که مسیر حرکت آن از منظومه خورشیدی میگذرد و توسط خورشید روشن میشود کافیست. به گفته سقراط در این گفتگو فیلسوف به دنبال درک سطوح بالاتر واقعیت است. معادل مدرن آن دانشمندی است قصد دارد ماهیت اجرام بین ستارهای را دریابد همانند کاری که من در پروژه گالیله هاروارد انجام میدهم.
در عین حال، تمثیل افلاطون ادعا میکند که سایر زندانیان غار حتی تمایلی به ترک زندان خود ندارند، زیرا آنان زندگی بهتری را نمیشناسند. این نشان دهنده واکنش فعلی شکاکان به جستجوی علمی برای کشف اشیاء تکنولوژیکی فرازمینی است.
از آنجایی که علم و فناوری مدرن ما تنها یک قرن قدمت دارد این احتمال وجود دارد که کاوشگرهای هوش مصنوعی فرازمینی بسیار پیشرفتهتر از گجتهایی (یا ابزارک به وسایل الکترونیکی یا مکانیکی کوچکی گفته میشود که برای کاربردهای خاصی طراحی شده اند و به آسانتر شدن زندگی کمک میکنند) باشند که امروز میتوانیم بسازیم. برخورد ما با آن یک تجربه یادگیری خواهد بود و با احساس فروتنی مناسب به ما این امکان را میدهد که جهشی کوانتومی به سمت آینده تکنولوژیکی خود داشته باشیم.
علاقه دولت ایالات متحده به پدیدههای هوایی ناشناس (UAP) به عنوان یک موضوع امنیت ملی علاقه علمی به اجرام فرازمینی را تحسین میکند. با ساقط کردن بالنها یا پهپادهای کشورهای متخاصم دولت از شلوغی اشیاء ساخته شده توسط انسان در آسمان ما میکاهد و بررسی این که آیا کاوشگرهای فرازمینی در آنجا وجود دارد یا خیر را برای دانشمندان آسانتر میکند.
در مجموع، با فرض اینکه واقعیت فیزیکی شناخته شده تمام انواع هوش را به تصویر میکشد ما باید بتوانیم کاوشگرهای هوش مصنوعی فرازمینی را با استفاده از آشکارسازها بر اساس فیزیکی که میشناسیم شناسایی نماییم. دادههای پروژه گالیله که ما آپلود و تجزیه و تحلیل آن را آغاز کرده ایم در سالیان آینده در دسترس عموم قرار خواهد گرفت. منتظر نتایج باشید، زیرا ما "تمثیل غار" افلاطون را به واقعیت تبدیل میکنیم.
منبع: هیل
منبع: فرارو
کلیدواژه: هوش مصنوعی پروژه گالیله بین ستاره ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۳۹۵۷۱۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دانشمندان میگویند موفق به صحبت با یک نهنگ شدهاند
ایتنا - دانشمندان «جستوجوی هوش فرازمینی» (Seti) در آمریکا ادعا میکنند که با یک نهنگ گوژپشت در آلاسکا بهعنوان نمونهای برای ارتباط با بیگانگان فضایی صحبت کردهاند.
نهنگها به تولید صداهای پیچیدهای معروفاند که هزاران مایل مسافت زیر آب طی میکند تا با یکدیگر صحبت کنند، اما درک کامل صداهایشان همچنان دشوار بوده است.
پژوهشگران پیشتر صدای چند گروه از نهنگها را ضبط کردهاند که زیر آب غرق آوازهایی طولانی بودند که همچنین، آهنگین و در حال تغییر مداوم بودند.
فرد شارپ، یکی از نویسندگان این پژوهش، توضیح داد: «نهنگهای گوژپشت بهشدت باهوشاند، سیستمهای اجتماعی پیچیده دارند، از حبابها ابزارهاــتورهایی درست میکنند تا ماهی بگیرند، و از طریق آوازها و صداهای جمعی ارتباط گستردهای برقرار میکنند.»
لیسا واکر، نویسنده دیگر این پژوهش، به نیویورک پست گفت: «زبان آنها پیچیده است. آنها صدای شبیه سرفه و استفراغ و ناله و جیغ درمیآورند. صداسازیشان جذاب است. ما سعی داریم بفهمیم این صداهای تولیدی چه معنایی دارند.»
پژوهشگران در این تحقیق صداهای نهنگهای گوژپشت را که زیرآب ضبط شده بود برای سایر نهنگها در ساحل آلاسکا پخش کردند.
آنها دریافتند در حالی که بیشتر این نهنگها به فریادهای ضبطشده اعتنایی نکردند، یکی از آنهاــ یک نهنگ ماده به نام تواینــ بهمدت ۲۰ دقیقه دور قایق دانشمندان چرخید و این صداها را تقلید میکرد.
پژوهشگران کاملا مطمئن نیستند که این فریاد ضبطشده چه معنایی دارد، اما گمان میکنند نوعی «بانگ ارتباطی» باشد که نهنگها برای صدا زدن یکدیگر استفاده میکنند.
دکتر واکر توضیح داد: «ممکن است مثل این بوده که ما بگوییم سلام، و او پاسخ داده است سلام، و ما دوباره بگوییم سلام.»
برندا مککوان، نویسنده ارشد این پژوهش، در بیانیهای گفت: «ما معتقدیم این اولین بار است که چنین تبادل ارتباطی میان انسانها و نهنگهای گوژپشت به زبان نهنگ گوژپشت صورت گرفته است.»
دانشمندان در حال حاضر تصور میکنند که فرازمینیها به برقراری ارتباط علاقهمند خواهد بود و گیرندههای انسانی را هدف خواهند گرفت.
آنها میگویند رفتار نهنگهای گوژپشت «بیتردید» از این فرضیه «پشتیبانی میکند».
پژوهشگران امیدوارند با مطالعه سیستمهای ارتباطی هوشمند غیرانسانی، مانند نهنگها، فیلترهایی طراحی کنند تا برای هرگونه سیگنال فرازمینی دریافتشده به کار ببرند.
تازهترین یافتهها همچنین به این موضوع اشاره دارد که از بازپخش فریادهایی که بهشکلی موثر طراحی شده باشند میتوان برای مکالمه تجربی با نهنگها و سایر گونههای غیرانسانی تعاملپذیر استفاده کرد.